18:01 , 1404/2/2
کد خبر: 000135068
بازدید: 1234
خبرنگار: رقیه نقوی
آقایان صداوسیما، از فردا کسی دیگر دست به تلویزیون نمی‌زند! کنایه به پایان پایتخت؟

منتقدین معتقدند اکران پایانی «پایتخت» در برج میلاد، تلاشی از سوی صدا و سیما برای کسب اعتبار از محبوبیت این سریال بود. رضا صائمی با انتقاد می‌گوید تلویزیون با نشان دادن ذوق‌زدگی تماشاگران، ضعف خود را نمایان کرده و می‌خواهد پشت نوستالژی «پایتخت» پنهان شود. او تاکید دارد محبوبیت سریال به هنرمندانش برمی‌گردد نه تلویزیونی که پس از آن احتمالاً مخاطبی نخواهد داشت و معتقد است جذب مخاطب به منزلت اثر هنری بستگی دارد، نه جذابیت ذاتی تلویزیون.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایونا به نقل از برترین ها,رضا صائمی در یادداشتی در صفحه شخصی خود نوشت: اکران قسمت پایانی «پایتخت» در برج میلاد، اوج شیادی صدا و سیما برای اعتبار خریدن خود از خاطره جمعی مخاطب بود...حتی گوشه تیتراژ هم کادری باز کرد تا شوق و شلوغی مخاطب را به رخ بکشد...این یعنی لو دادن ضمیر ناخودآگاه خود که نتوانست ذوق زدگی‌اش را از توجه موقت مردم به این مدیوم پنهان کند...استفاده از میراث خاطرات مخاطبان برای فخرفروشی!...مخاطبانی که از امشب دیگر دست به کانال تلویزیون نمی‌زنند....«پایتخت» با همه خوبی و بدی‌ و ضعف و قوت‌ها و نقد و نظرها، خاطره‌ای خوش در حافظه جمعی مردم است که همچون میراثی نوستالژیک باقی مانده و اعتبارش را از جانب هنرمندانش می‌گیرد نه از اجانب تلویزیون...همچون انگشتری که اعتبارش از نگین زرینش است نه رکاب زنگ زد‌ه‌اش....از همین فرداشب اگر سریال‌هایی مثل «هزاردستان» و «سلطان و شبان» و «زیر تیغ» و «خانه به دوش» پخش شود باز هم صدای تلویزیون از خانه‌ها به گوش می‌رسد...این از منزلت اثر است نه مزیت این مدیوم....مردم با پایتخت، نوستالژی بازی می‌کنند و تلویزیون این بازی را به سود خود سوت می‌زند تا باختش را پشت این برد تاخت بزند...اما از زبان نقی معمولی باید به این رسانه نارسا گفت: باختی...بد هم باختی!...آنها که به برج میلاد رفتند به ضیافت خاطرات خود رفتند نه تجدید بیعت با تلویزیون.

پایان پایتخت، پایان رونق موقت تلویزیون؟ منتقد: صداوسیما از نوستالژی مردم سوءاستفاده کرد

به گزارش ایونا نیوز  ، این منتقد در یادداشتی به تحلیل رویداد اکران قسمت پایانی سریال محبوب «پایتخت» در برج میلاد پرداخت و آن را یک ترفند زیرکانه و فریبکارانه از سوی صدا و سیما برای کسب اعتبار خواند. به باور صائمی، تلویزیون با این کار تلاش کرد تا از علاقه و خاطرات جمعی مردم نسبت به این سریال، برای خود وجهه و اعتباری دست و پا کند که به طور طبیعی فاقد آن است. او حتی اشاره کرد که نمایش تصاویر پرشور و هیجان‌زده مخاطبان در گوشه تصویر هنگام پخش تیتراژ پایانی، ناخواسته نشان‌دهنده ذوق‌زدگی و نیاز شدید صدا و سیما به دیده شدن و جلب توجه موقتی مردم بود؛ گویی این رسانه سعی داشت با استفاده از میراث عاطفی مخاطبان، برای خود فخرفروشی کند.

رضا صائمی در ادامه تحلیل خود پیش‌بینی می‌کند که با به پایان رسیدن «پایتخت»، شور و اشتیاق مقطعی مخاطبان برای تماشای تلویزیون نیز فروکش خواهد کرد و از فردا شب، دیگر کمتر کسی به سراغ این رسانه خواهد رفت ("از امشب دیگر دست به کانال تلویزیون نمی‌زنند"). او تأکید می‌کند که «پایتخت»، با تمام نقاط قوت و ضعف و بحث‌هایی که پیرامونش وجود داشت، به یک خاطره دلنشین و بخشی از حافظه جمعی ایرانیان تبدیل شده است. اعتبار و ارزش این سریال، به گفته صائمی، نه از صدا و سیما، بلکه از هنر و خلاقیت سازندگان و بازیگران آن نشأت می‌گیرد؛ مانند یک نگین ارزشمند که روی یک پایه یا رکاب معمولی و حتی زنگ‌زده قرار گرفته باشد، ارزش اصلی متعلق به نگین است نه پایه آن. این منتقد معتقد است که اگر سریال‌های ماندگار و باکیفیتی مانند «هزاردستان»، «سلطان و شبان»، «زیر تیغ» یا «خانه به دوش» دوباره پخش شوند، باز هم مردم پای تلویزیون خواهند نشست و این نشان‌دهنده اهمیت خودِ اثر هنری است، نه لزوماً برتری یا جذابیت ذاتی رسانه‌ای مانند تلویزیون. به عبارت دیگر، مردم با تماشای «پایتخت» در حال مرور خاطرات و نوستالژی‌های خود هستند، اما صدا و سیما سعی دارد این علاقه را به نفع خود مصادره کرده و شکست‌ها و ضعف‌های کلی خود در جذب مخاطب را در پسِ این موفقیتِ گذرا پنهان کند. صائمی در پایان با لحنی کنایه‌آمیز و با الهام از شخصیت نقی معمولی، خطاب به صدا و سیما می‌گوید که در این بازی، بازنده اصلی است ("باختی... بد هم باختی!")، زیرا مردمی که به برج میلاد رفتند، به دنبال زنده کردن خاطرات خوش خود با سریال بودند، نه اعلام وفاداری یا آشتی دوباره با تلویزیون.


نظر شما






نظرات

آخرین اخبار

اخبار پر بازدید