وزارت خزانهداری آمریکا در آستانه دور جدید مذاکرات غیرمستقیم با ایران در مسقط، دو فرد ایرانی و یک شرکت فعال در حوزه فناوری را به فهرست تحریمهای خود اضافه کرد. این اقدام در حالی صورت میگیرد که ترامپ از آمادگی برای توافق سخن گفته اما همچنان سیاست فشار حداکثری را دنبال میکند و ابهاماتی را در مسیر دیپلماسی ایجاد کرده است.
به گزارش خبرنگار بین الملل ایونا به نقل از ایرنا, اگرچه وزارت خزانه داری آمریکا بیانیه رسمی در این خصوص نداده است اما دو فرد ایرانی با نام های محمدرضا صدیقی صابر و احمد حقیقت طلب به فهرست تحریمها اضافه شدهاند.
علاوه بر این، شرکت پویا پارس فوروارد لوکینگ تکنولوژیز نیز تحریم شده است.
به گفته وزارت خزانهداری، این شرکت در منطقه صنعتی شمسآباد تهران مستقر است و در زمینه فناوریهای حساس فعالیت میکند.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا که در دور دوم ریاست جمهوری خود بارها برای رسیدن به توافق با ایران ابراز امیدواری کرده، ۴ فوریه ۲۰۲۵ برابر با ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۳ با امضای یادداشتی برای تداوم سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران ادعا کرد که آماده گفتگو با رئیس جمهوری ایران است. او با بیان این ادعا که برای امضای این یادداشت «دچار تردید» بوده است، مدعی شد: «این برای ایران خیلی سخت است. امیدوارم مجبور نباشیم خیلی از آن استفاده کنیم.» باید دید آیا میتوانیم به توافقی با ایران برسیم؟
مقامات دولت آمریکا همچنان اظهارات و اقدامات متناقض خود را تکرار و ضمن تهدید به اقدام نظامی، خواستار مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی ایران هستند.
مقامات و رئیس جمهوری آمریکا در هفتههای گذشته بارها تلاش کرده اند از یک سو چشماندازی مثبت از مذاکرات خود با ایران ارائه کنند و از سوی دیگر، با تکرار ادعاها و تهدیدات واشنگتن در چارچوب سیاست فشار حداکثری و فضاسازی، درباره تبعات عدم توافق هراس ایجاد کنند.
چهارمین دور از مذاکرات غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۱ می ۲۰۲۵) در شهر مسقط، پایتخت عمان، در حالی برگزار شد که مطالبه اصلی ایران که تاکنون بارها از سوی وزیر امور خارجه ایران و سخنگوی این وزارتخانه شنیده شده، رفع موثر تحریمها و توقف هر اقدامی است که موجب محدودیت و تحریم بر اقتصاد ایران بشود و انتفاع اقتصادی ایران را متاثر سازد. در حوزه هسته ای نیز حفظ توانمندیهای هسته ای ایران و چرخه غنیسازی، برای ایران یک اصل غیرقابل مذاکره است.
«اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران درباره دور چهارم گفت و گو ها گفت: مذاکراتی دشوار اما مفید برای درک بهتر از مواضع یکدیگر و یافتن راههایی معقول و واقعبینانه برای حل مسائل مورد اختلاف بود و زمان و مکان دور بعدی گفتگوها توسط هماهنگکننده عمانی اعلام خواهد شد.
دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به میزبانی عمان، روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ در مسقط برگزار شد و دو طرف، گفتوگوها را سازنده و رو به جلو توصیف کردند. دور دوم گفتوگوها نیز روز شنبه ۳۰ فروردین ماه در شهر رم ایتالیا به میزبانی عمان برگزار و دور سوم مذاکرات شنبه ششم اردیبهشت ماه در عمان برگزار شد.
به گزارش ایونا نیوز، در تازهترین تحولات مرتبط با روابط پر فراز و نشیب ایران و ایالات متحده آمریکا، و در حالی که وزارت خزانهداری آمریکا هنوز بیانیه رسمی در این مورد منتشر نکرده، نام دو شهروند ایرانی دیگر به همراه یک شرکت به فهرست تحریمهای این کشور افزوده شده است. این اقدام در ادامه سیاست فشار حداکثری صورت گرفته که به نظر میرسد با وجود سیگنالهای گاه و بیگاه برای گفتگو، همچنان بر روابط دو کشور سایه افکنده است. همزمان، تلاشها برای یافتن راهحلی دیپلماتیک ادامه دارد، اما با خواستههای بنیادین و به ظاهر آشتیناپذیر طرفین، مسیر پیش رو همچنان ناهموار به نظر میرسد.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، محمدرضا صدیقی صابر و احمد حقیقت طلب، دو فرد ایرانی هستند که به تازگی هدف تحریمهای یکجانبه ایالات متحده قرار گرفتهاند. علاوه بر این دو شخص حقیقی، شرکت "پویا پارس فوروارد لوکینگ تکنولوژیز" نیز مشمول این تحریمها شده است. گفته میشود این شرکت که در منطقه صنعتی شمسآباد تهران فعالیت دارد، در حوزه فناوریهای حساس مشغول به کار است، موضوعی که همواره یکی از نگرانیهای اصلی طرف آمریکایی در اعمال محدودیتها علیه نهادها و شرکتهای ایرانی بوده است. این اقدام، حتی بدون اعلام رسمی از سوی وزارت خزانهداری، نشانهای دیگر از تداوم رویکرد سختگیرانه واشنگتن در قبال برنامهها و فعالیتهایی است که از دیدگاه آنها میتواند تهدیدی برای منافع منطقهای و بینالمللی آمریکا و متحدانش باشد.
اعمال تحریمهای جدید در حالی صورت میگیرد که مقامات آمریکایی، به ویژه در دولت دونالد ترامپ که بر اساس متن اصلی در دور دوم ریاست جمهوری خود (تا تاریخ فرضی ۴ فوریه ۲۰۲۵ برابر با ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۳ در متن اصلی ذکر شده) قرار دارد، بارها از تمایل خود برای دستیابی به یک توافق جدید با ایران سخن گفتهاند. شخص دونالد ترامپ، در تاریخ مذکور با امضای یادداشتی مبنی بر تداوم سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران، به شکلی متناقض ادعا کرد که آماده گفتگو با رئیس جمهوری ایران است. او حتی با اشاره به اینکه در امضای این یادداشت "دچار تردید" بوده، اظهار داشت: "این برای ایران خیلی سخت است. امیدوارم مجبور نباشیم خیلی از آن استفاده کنیم." و سپس این پرسش را مطرح کرد که: "باید دید آیا میتوانیم به توافقی با ایران برسیم؟"
اینگونه اظهارات دوگانه، که از یک سو بر طبل فشار و تهدید میکوبد و از سوی دیگر چراغ سبز برای مذاکره نشان میدهد، به یکی از ویژگیهای اصلی سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران تبدیل شده است. مقامات دولت آمریکا به طور مداوم ضمن تکرار تهدید به استفاده از گزینههای نظامی، خواستار برقراری مذاکرات مستقیم با جمهوری اسلامی ایران هستند. این رویکرد متناقض، تحلیلگران را با این پرسش مواجه ساخته که هدف اصلی واشنگتن چیست؟ آیا این یک تاکتیک مذاکراتی برای وادار کردن ایران به دادن امتیازات بیشتر است، یا نشانهای از سردرگمی و نبود یک استراتژی منسجم در قبال تهران؟
در هفتههای منتهی به دور جدید مذاکرات، مقامات و حتی شخص رئیس جمهوری آمریکا تلاش کردهاند تا تصویری دوگانه از وضعیت ارائه دهند. از یک طرف، با ارائه چشماندازی مثبت از مذاکرات احتمالی، سعی در امیدوار نگه داشتن جامعه جهانی و شاید افکار عمومی داخلی خود داشتهاند. اما از طرف دیگر، با تکرار ادعاها و تهدیدهای پیشین در چارچوب همان سیاست فشار حداکثری و ایجاد یک فضای رسانهای خاص، به دنبال القای این نکته بودهاند که عدم دستیابی به توافق، تبعات سنگینی برای ایران به همراه خواهد داشت. این فضاسازیها، بیشک با هدف تحت تأثیر قرار دادن موضع هیئت مذاکرهکننده ایرانی و همچنین افکار عمومی در داخل ایران صورت میگیرد. هدف از این جنگ روانی، شاید تضعیف اراده ایران برای پافشاری بر خواستههای کلیدی خود و پذیرش شرایطی است که از سوی واشنگتن مطلوب تلقی میشود.
در چنین فضایی، چهارمین دور از مذاکرات غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ (مطابق با ۱۱ می ۲۰۲۵ در متن اصلی) در شهر مسقط، پایتخت عمان، برگزار شد. عمان، به دلیل روابط متعادل خود با هر دو کشور و سابقه موفق میانجیگری، بار دیگر میزبان این گفتگوهای حساس بود. اما به رغم تغییر مکان و گذشت زمان، به نظر میرسد مواضع اصلی طرفین تغییر چندانی نکرده است.
مطالبه اصلی و تغییرناپذیر ایران، که بارها از زبان وزیر امور خارجه و سخنگوی این وزارتخانه بیان شده، "رفع موثر تمامی تحریمها" است. تهران تأکید دارد که هرگونه توافقی باید منجر به گشایش اقتصادی ملموس و پایان دادن به اقداماتی شود که اقتصاد ایران را محدود کرده و مانع از بهرهمندی کامل این کشور از منافع اقتصادی ناشی از توافق میشود. ایران به دنبال تضمینهایی است که نشان دهد رفع تحریمها تنها بر روی کاغذ نخواهد بود و در عمل نیز شرکتها و بانکهای بینالمللی بتوانند بدون ترس از مجازاتهای بعدی آمریکا، با ایران همکاری کنند.
در حوزه هستهای نیز، موضع ایران کاملاً شفاف و قاطع است: "حفظ توانمندیهای هستهای ایران و چرخه کامل غنیسازی اورانیوم" برای تهران یک اصل غیرقابل مذاکره و خط قرمز محسوب میشود. ایران بارها اعلام کرده که برنامه هستهایاش صلحآمیز است و حاضر نیست دستاوردهایی را که با هزینه زیاد به دست آورده، به سادگی از دست بدهد. از دیدگاه ایران، توانمندی هستهای بومی نه تنها یک حق مسلم ذیل معاهده عدم اشاعه (NPT) است، بلکه یک مولفه مهم از امنیت ملی و استقلال فناورانه کشور نیز به شمار میرود.
با توجه به مواضع اعلام شده و ادامه سیاستهای فشار از سوی آمریکا، به نظر میرسد که دستیابی به یک توافق جامع و پایدار همچنان با چالشهای جدی روبرو است. شکاف عمیق میان خواستههای ایران مبنی بر لغو کامل و قابل راستیآزمایی تحریمها و حفظ برنامه هستهای خود، و از سوی دیگر، تلاش آمریکا برای اعمال محدودیتهای گستردهتر بر برنامههای ایران و حفظ اهرم فشار تحریمها، کار را برای دیپلماتها دشوار ساخته است.
علاوه بر این، بیاعتمادی عمیق میان دو کشور که ریشه در دههها خصومت و تنش دارد، خود مانع بزرگی بر سر راه هرگونه تفاهم است. تجربه خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای پیشین (برجام) در سال ۲۰۱۸، این بیاعتمادی را تشدید کرده و ایران را نسبت به هرگونه تعهد از سوی واشنگتن بدبین ساخته است. تهران اکنون به دنبال تضمینهای عینی و عملی است که از تکرار چنین تجربهای در آینده جلوگیری کند، تضمینهایی که به نظر میرسد دولت آمریکا، به ویژه با ساختار سیاسی و احتمال تغییر دولتها، به سختی قادر به ارائه آن خواهد بود.
در این میان، نقش بازیگران منطقهای و بینالمللی، از جمله کشورهای اروپایی، چین و روسیه، و همچنین کشورهای میانجی مانند عمان، میتواند حائز اهمیت باشد. این بازیگران میتوانند با تشویق طرفین به انعطافپذیری و ارائه راهحلهای خلاقانه، به نزدیکتر شدن دیدگاهها کمک کنند. با این حال، تصمیم نهایی همچنان در دستان تهران و واشنگتن خواهد بود.
در نهایت، باید منتظر ماند و دید که آیا دیپلماسی فشرده در مسقط و سایر کانالهای ارتباطی خواهد توانست بر کوه مشکلات و بیاعتمادیها غلبه کند یا اینکه سایه تحریم و تنش همچنان بر روابط ایران و آمریکا سنگینی خواهد کرد. آنچه مسلم است، ادامه وضعیت فعلی نه به نفع ایران و نه به نفع ثبات و امنیت در منطقه خاورمیانه خواهد بود و جهان همچنان نظارهگر این کشمکش دیپلماتیک پیچیده خواهد ماند. انتخاب تیتر جذاب نیز با در نظر گرفتن همین فضای پرابهام و حساس صورت گرفته است، تا مخاطب را به پیگیری جزئیات و فرجام این مذاکرات ترغیب نماید.
نظر شما
آخرین اخبار
اخبار پر بازدید