نبود مدیر ورزشی حرفهای، مشکل اساسی باشگاههای بزرگ فوتبال ایران مانند استقلال و پرسپولیس است. در حالی که باشگاههای موفق از مدیران ورزشی متخصص بهره میبرند، در ایران مدیرعامل مستقیماً همه امور را کنترل میکند. این تمرکز قدرت باعث مشکلات مدیریتی و نقل و انتقالاتی شده و مانع پیشرفت این باشگاهها میشود. تا زمانی که مدیر ورزشی جایگاه مناسبی پیدا نکند، این مشکلات ادامه خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایونا به نقل از ورزش سه , دو سال قبل بود که باشگاههای عربستانی برای بهبود روند فعالیت خود و اقدامات حرفهایتر سراغ مدیران خارجی برای تیمهای خود رفتند و در حالی که پیشتر از مدیران داخلی بهره میبردند، تصمیم گرفتند مدیریت باشگاهشان را به افراد برجسته و کارکشته اروپایی بدهند تا بهرهبرداری بهتری نیز داشته باشند، اما این روند در ایران و حتی دیگر کشورهای آسیایی به شکل کاملا متفاوت پیش میرود و تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است.
برخی باشگاههای ایران در سالیان اخیر با انتخاب معاون ورزشی سعی کردند چارچوب حرفهای پیدا کنند و روند درستی برای تیمهای خود پیش بگیرند، اما در واقع آنها نیز نتوانستند کار خاصی از پیش ببرند و شاهد هستیم که تمام امور زیر نظر مستقیم شخص مدیرعامل پیش میرود و کوچکترین اتفاقات در باشگاهها نیز بدون موافقت آنها دنبال نمیشود و شاید همین اتفاق بوده که مشکلات زیادی برای باشگاههای بزرگ در فوتبال ایران و به ویژه سرخابیها به وجود آورده است.
شاید نبود مدیر ورزشی برجسته و با سابقه در فوتبال ایران و بهویژه استقلال و پرسپولیس کاری کرده تا این باشگاهها نتوانند در فصل اخیر به موفقیت دست پیدا کنند و علاوه بر عدم نتیجهگیری، در پروندههای مالی، فعالیت نقل و انتقالاتی و... نیز دچار مشکل جدی شدهاند.
مدیران عامل در باشگاههای ایران شخص اول در روند مذاکرات با سرمربیان و بازیکنان برای جذب، تمدید یا فسخ قراردادها هستند، در حالی که چنین کاری در فوتبال دنیا و باشگاههای شاخص اروپایی رخ نمیدهد و بیشتر امور زیر نظر مدیر ورزشی پیش میرود و حتی باشگاههای سعودی نیز این روش را دنبال کرده و در حال پیشرفت چشمگیر هستند.
وقتی رضا درویش، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، از نحوه جذب و عدم کارایی برخی بازیکنان خارجی مثل نبیل باهویی صحبت میکند یا استقلال در دوران جواد نکونام، پیتسو موسیمانه و... طبق لیست مدنظر آنها و زیر نظر مدیرعامل وقت این باشگاه خریدهای خارجی و حتی داخلی انجام میدهند و نفرات جذب شده کیفیت لازم را ارائه نمیدهند و مورد انتقاد مربیان بعدی قرار میگیرند، جای خالی مدیر ورزشی برجسته در این باشگاهها بیش از هر چیز احساس میشود.
جدا از روند کاری مربیان، به ندرت در فوتبال روز دنیا مدیران عامل لیست نقل و انتقالاتی را میبندند و با نظر مستقیم خود برای تیم بازیکن جذب میکنند، اما در ایران کاملا این روند متفاوت است و مدیر عامل هر باشگاه خودش مستقیما با بازیکنان مدنظر تماس میگیرد، با او جلسه برگزار میکند و در نهایت قرارداد را به امضاء میرساند که همین مسئله مشکل بزرگی به وجود آورده و بار مالی زیادی برای باشگاهها ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، شکل جذب بازیکنان با نظر مستقیم مدیران عامل باشگاهها کاری کرده تا در صورت تغییر سرمربی در یک تیم (مثل استقلال یا پرسپولیس)، مربیان بعدی از بازیکنان جذبشده اصلا رضایت نداشته باشند و نتوانند اهداف تاکتیکی خود را به اجرا دربیاورند که اگر در چنین شرایطی یک مدیر ورزشی در این باشگاهها حضور داشت و براساس تفکرات باشگاه آن تیم بسته میشد، آنها به این حال و روز نمیافتادند.
کمتر در فوتبال روز دنیا میبینیم که در صورت تغییر کادر فنی تیمها، سرمربیان جایگزین نسبت به بازیکنان جذب شده در نقل و انتقالات قبلی اعتراض داشته باشند، اما در ایران این روند کاملا متفاوت است و جذب نفراتی مثل مسعود جوما برای استقلال که در دوران فرشید سمیعی اضافه شدند و گلایه شدید مربیان بعدی را به دنبال داشته، به خوبی این موضوع را نشان میدهد.
جذب بازیکنان خارجی بیکیفیت با هزینههای زیاد و حتی رضایتنامههای قابل توجه (مثل جوئل کوجو) در مدیریت قبلی استقلال کاری کرده تا این باشگاه هنوز نتواند سر و شکل خودش را در فاصله سه هفته مانده به پایان فصل پیدا کند و شاید بهتر باشد این باشگاه و پرسپولیس به جای سرمربی، سراغ یک مدیر ورزشی شاخص هم بروند تا مشکلات کمتری در این زمینه پیدا کنند و فعالیت نقل و انتقالاتی بهتری رقم بزنند.
به گزارش ایونا نیوز ،ریشه بسیاری از مشکلات و ناکامیهای اخیر باشگاههای بزرگ فوتبال ایران، به ویژه استقلال و پرسپولیس، را میتوان در یک خلاء ساختاری بزرگ جستجو کرد: نبود یا ناکارآمدی جایگاهی به نام "مدیر ورزشی" (Sporting Director) با اختیارات و تخصص لازم. در حالی که فوتبال مدرن به سمت تفکیک وظایف و سپردن امور فنی و استراتژیک ورزشی به متخصصان این حوزه پیش میرود، باشگاههای ایرانی همچنان در ساختارهای مدیریتی سنتی گرفتارند و از مزایای این نقش کلیدی بیبهره ماندهاند، موضوعی که تبعات آن در زمینههای مختلف از نتایج ورزشی گرفته تا مشکلات مالی و نقل و انتقالاتی، آشکارا دیده میشود.
نگاهی به روند مدیریتی در فوتبال منطقه، تفاوت دیدگاهها را به خوبی نشان میدهد. حدود دو سال پیش، باشگاههای عربستانی در یک حرکت رو به جلو، تصمیم گرفتند برای حرفهایسازی ساختار خود و بهرهوری بیشتر، به جای مدیران داخلی، سکان مدیریت ورزشی باشگاههایشان را به چهرههای باتجربه و شناختهشده اروپایی بسپارند. این الگو، اما، در ایران و بسیاری دیگر از کشورهای آسیایی دنبال نشده است. در ایران، برخی باشگاهها تلاش کردند با تعریف پستی به نام "معاون ورزشی"، ظاهری حرفهای به خود بگیرند، اما در عمل، این جایگاهها فاقد قدرت اجرایی لازم بودند. واقعیت تلخ این است که در اکثر باشگاههای بزرگ، همچنان تمام امور، حتی جزئیترین مسائل فنی و اجرایی تیم، زیر نظر مستقیم شخص مدیرعامل (CEO) قرار دارد و بدون موافقت او، هیچ اقدامی پیش نمیرود.
این تمرکز بیش از حد قدرت و مسئولیت در دستان مدیرعامل، که لزوماً دانش تخصصی عمیق فوتبال را ندارد و باید به طیف وسیعی از امور اداری، مالی و حقوقی نیز رسیدگی کند، به پاشنه آشیل باشگاهها تبدیل شده است. نبود یک مدیر ورزشی برجسته، مستقل و متخصص که مسئولیت تدوین استراتژی بلندمدت ورزشی، نظارت بر عملکرد کادر فنی، مدیریت فرآیند استعدادیابی و نقل و انتقالات، و ایجاد هماهنگی بین تیمهای پایه و بزرگسالان را بر عهده داشته باشد، باعث شده تا باشگاهها در تصمیمگیریهای کلیدی ورزشی دچار سردرگمی، روزمرگی و اشتباهات پرهزینه شوند. ناکامی استقلال و پرسپولیس در فصل جاری در کسب نتایج مطلوب، در کنار مشکلات عدیده مالی و پروندههای حقوقی متعدد ناشی از قراردادهای نامناسب یا فعالیتهای غیرحرفهای در نقل و انتقالات، همگی میتوانند شاهدی بر ضرورت پر کردن این جای خالی مهم در ساختار مدیریتی فوتبال ایران باشند. تا زمانی که نقش حیاتی مدیر ورزشی به درستی تعریف، اجرا و به آن اختیارات لازم داده نشود، دور از انتظار نیست که شاهد تکرار این مشکلات در فصول آینده نیز باشیم.
نظر شما
آخرین اخبار
اخبار پر بازدید