خانه‌تکانی بزرگ دونالد ترامپ؛ آیا حامیان اسرائیل برای توافق با ایران از دولت حذف می‌شوند؟

ترامپ به‌دنبال «میانه‌روهای ایران» است

در کل، این اخراج‌های گسترده نشان می‌دهد ترامپ در حال برهم زدن الگوی سنتی رؤسای جمهوری جمهوری‌خواه در برخورد با خاورمیانه است.

معلوم نیست ترامپ شخصاً چقدر به افراد اخراج‌شده یا سمت‌هایشان اهمیت می‌داده، چراکه در حال حاضر بیشتر به دوستان نزدیک خود مانند استیو ویتکاف برای مذاکرات با ایران و به‌تازگی به تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه، برای مدیریت پرونده سوریه تکیه دارد.

برخی گمان می‌کنند این خانه‌تکانی نتیجه طبیعی سپردن موقت سمت مشاور امنیت ملی به مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، پس از خروج والتز است. چراکه تراگر و سرن، هر دو، از اعضای تیم والتز بودند.

اما آن‌چه مقام‌های اخراج‌شده را به هم پیوند می‌دهد، موضع تندشان در حمایت از حملات اسرائیل به سوریه، لبنان و یمن است. همه آنان منتقد مصالحه با ایران برای دستیابی به توافق هسته‌ای بودند.

مروه مازیاد، استاد سیاست اسرائیل در دانشگاه مریلند در این خصوص گفت: «تیم سیاست خارجی ترامپ در حال اصلاح مسیر است تا با چرخش خود او هماهنگ شود.»

او افزود: «در ماه مارس، ترامپ به نتانیاهو اجازه داد تا حمله‌اش به غزه را از سر بگیرد. اما در آن زمان ترامپ کنترل امور را در دست نداشت.»

نقطه عطف در سیاست دولت او، سفر اواسط ماه مه به خلیج فارس بود؛ سفری که در آن ترامپ از اسرائیل عبور کرد و مستقیماً با پادشاهان نفت‌خیز قراردادهای اقتصادی بست. او به‌طور یکجانبه با حوثی‌ها آتش‌بس اعلام کرد، حتی در حالی‌که آنان همچنان به حمله به اسرائیل ادامه می‌دهند، و همچنین اعلام تاریخی برای رفع کامل تحریم‌های سوریه انجام داد.

اما صحنۀ اصلی دیپلماسی، توافق هسته‌ای با ایران است.

مروه مازیاد اظهار داشت: «اینکه آیا اخراج‌ها مستقیماً به مواضع این مقام‌ها درباره اسرائیل مربوط است یا نه، مهم نیست. تنش میان ترامپ و نتانیاهو درباره احتمال حمله به ایران واقعی است. ترامپ در تلاش است تا دوباره کنترل فرمان را از نتانیاهو پس بگیرد.»

روز دوشنبه، پایگاه Axios گزارش داد که دولت ترامپ پیشنهادی به ایران برای توافق هسته‌ای ارائه کرده که در آن اجازه غنی‌سازی در سطح پایین را می‌دهد. اما ساعاتی بعد، خود ترامپ این گزارش را تضعیف کرد و گفت: «هیچ سطحی از غنی‌سازی مجاز نخواهد بود.»

با این حال، منبعی آگاه به MEE گفته است که اخراج‌ها با تلاش کاخ سفید برای یافتن مقام‌هایی هم‌راستا با خواست ترامپ برای توافق با ایران، هم‌خوانی دارد.

یک منبع مطلع تصریح کرد: «آن‌ها به‌دنبال افراد میانه‌رو درباره ایران هستند و کسانی که با جی‌دی ونس (معاون رئیس‌جمهور) هم‌سو باشند.»

ونس در حال حاضر به‌عنوان برجسته‌ترین مخالف مداخلات نظامی آمریکا در خاورمیانه شناخته می‌شود.

زلزله در کاخ سفید؛ ترامپ برای توافق با ایران، تندروها و حامیان سرسخت اسرائیل را قلع و قمع کرد!

به گزارش ایونا نیوز، در اقدامی که از آن به عنوان یک «زلزله سیاسی» در واشنگتن یاد می‌شود، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، با آغاز یک تسویه حساب گسترده در تیم سیاست خارجی خود، مسیر حرکت کاخ سفید در قبال خاورمیانه را به شکلی بنیادین تغییر داده است.1 بر اساس گزارش‌ها، ترامپ در چرخشی معنادار، تعدادی از مقامات ارشد معروف به مواضع تندرو علیه ایران و همچنین حامیان سرسخت و سنتی اسرائیل را از سمت‌های کلیدی برکنار کرده است.2 این اقدام قاطع که به وضوح با هدف هموار کردن مسیر برای یک «توافق جدید با تهران» صورت می‌گیرد، نشان‌دهنده پیروزی کامل تفکر «اول آمریکا» بر جناح مداخله‌گر و جنگ‌طلب در دولت اوست و پایتخت‌های منطقه، از تل‌آویو تا ریاض، را در شوک و ناباوری فرو برده است.

پایان عصر «فشار حداکثری» و آغاز دوران «معامله بزرگ»

این پاکسازی گسترده، صرفاً یک تغییر پرسنلی ساده نیست، بلکه یک تغییر دکترین است. مقامات برکنار شده، افرادی بودند که عمیقاً به سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران اعتقاد داشتند و هرگونه مذاکره یا توافق با تهران را نشانه‌ای از ضعف می‌دانستند. آن‌ها همچنین روابط با اسرائیل را یک اصل خدشه‌ناپذیر و غیرقابل معامله در سیاست خارجی آمریکا می‌دیدند. اما این دیدگاه، در تضاد کامل با فلسفه «اول آمریکا»ی شخص ترامپ قرار دارد. از منظر ترامپ، هدف اصلی، نه تغییر رژیم در ایران یا حمایت بی‌قید و شرط از متحدان، بلکه رسیدن به یک «معامله بزرگ» است که به درگیری‌های پرهزینه پایان دهد، پای آمریکا را از «جنگ‌های بی‌پایان» خاورمیانه بیرون بکشد و به او اجازه دهد تا به عنوان یک معامله‌گر برتر، یک دستاورد تاریخی به نام خود ثبت کند. برکناری فردی که خشم متحدان سیاست «اول آمریکا» را برانگیخته بود، این پیام را به روشنی ارسال می‌کند که ترامپ دیگر هیچ‌گونه مخالفتی را با دستور کار اصلی خود تحمل نخواهد کرد.

چرا ترامپ به دنبال توافق با ایران است؟

تمایل ترامپ برای توافق با ایران، ریشه در چند عامل کلیدی دارد. اول، میراث‌سازی؛ او می‌خواهد به آنچه باراک اوباما و جو بایدن نتوانستند (از دید او) دست یابد، برسد و یک توافق «بهتر و قوی‌تر» را به نام خود سند بزند. دوم، کاهش هزینه‌ها؛ تنش مداوم با ایران، هزینه‌های نظامی و اقتصادی هنگفتی را به آمریکا تحمیل می‌کند که با شعار «اول آمریکا» در تضاد است. سوم، تمرکز بر چین؛ ترامپ معتقد است که دشمن اصلی و رقیب استراتژیک آمریکا، چین است و درگیر ماندن در خاورمیانه، اتلاف منابعی است که باید صرف مقابله با پکن شود. از این دیدگاه، یک توافق با ایران که پرونده هسته‌ای را مدیریت کرده و تنش‌ها را در منطقه کاهش دهد، یک حرکت استراتژیک ضروری برای آزاد کردن دست آمریکا در شرق آسیاست.

پیامدهای این چرخش بزرگ

این پاکسازی و چرخش ناگهانی، پیامدهای عمیقی برای منطقه خواهد داشت. روابط واشنگتن و تل‌آویو وارد یک دوره بی‌سابقه از تنش خواهد شد، زیرا اسرائیل با از دست دادن متحدان کلیدی خود در کاخ سفید، خود را در برابر سیاست جدید آمریکا تنها می‌بیند. متحدان عربی آمریکا در خلیج فارس نیز با نگرانی شدید این تحولات را دنبال خواهند کرد. در تهران، این وضعیت با ترکیبی از امید و احتیاط رصد می‌شود؛ امیدی برای کاهش تحریم‌ها و تنش‌ها، و احتیاطی عمیق در مورد مذاکره با شخصیتی غیرقابل پیش‌بینی مانند ترامپ. کاخ سفید اکنون در حال انتصاب مقاماتی است که نه به ایدئولوژی‌های جنگ‌طلبانه، بلکه به شخص ترامپ و خواست او برای رسیدن به یک «معامله» وفادار هستند و این، به معنای آغاز فصلی کاملاً جدید و پر از ابهام در تاریخ خاورمیانه است.