سه شنبه، 31 تیر 1404
فوری

زوال گفت‌وگو؛ چالش بنیادین سرمایه اجتماعی

3 روز قبل
بازدید: 112
کد خبر: 000144966
0
زوال گفت‌وگو؛ چالش بنیادین سرمایه اجتماعی

گفت‌وگوها و اظهارنظرها جای خود را به تک‌گویی‌ - نه، حتی تک‌گویی هم نه- بلکه به نوعی اعلام حضور گنگ در پس و ورای پیام‌های تکراری داده‌اند.

دیرگاهی است که گروه‌های مجازی که روزگاری در شبکه‌های اجتماعی سروصدایی به پا می‌کردند و بازار پررونقی داشتند، از تب‌و‌تاب و نفس افتاده‌اند. برخی گروه‌های برجای‌مانده و فعال هم به محلی تبدیل شده‌اند که افراد بیشتر به‌ فرستادن پیام‌های به‌اصطلاح فورواردی گرایش دارند. اگر عضوی هم در قالب گفت‌وگو پیامی بنویسد؛ در بسیاری از اوقات اصلا خوانده نمی‌شود و ناگهان زیر سایه یکی از همان پیام‌ها زنده‌ در ‌گور می‌خوابد!

گفت‌وگوها و اظهارنظرها جای خود را به تک‌گویی‌ - نه، حتی تک‌گویی هم نه- بلکه به نوعی اعلام حضور گنگ در پس و ورای پیام‌های تکراری داده‌اند. از سوی‌ دیگر کسانی هم که اهل قلم و نوشتن هستند؛ به ایجاد کانال‌هایی روی آورده‌اند تا دیدگاه‌های یک‌سویه خود را منتشر کنند؛ رسانه‌هایی برای خوانده شدن، نه شنیدن.  گروه‌هایی که ذیل این کانال‌ها شکل گرفته‌اند نیز اغلب محلی برای پیام‌های گذرا هستند، نه بستری برای تبادل اندیشه. کمتر جایی می‌توان یافت که نویسنده‌ اصلی، خود، در همراهی با اعضا و دنبال‌کنندگان گفت‌وگویی مداوم برقرار کرده باشد.

غرض از این مقدمه نه‌چندان کوتاه، تاکید بر کاهش میل به گفت‌وگو و و ناتوانی از بیان با زبان خود است؛ امری که هر روز بیش از پیش در جامعه‌ی ما رخ می‌نماید. انسان‌ها با سخن گفتن و روایت‌گری، جهان‌های تازه‌ای می‌آفرینند؛ اما غیبت این رسم دیرینه نشانه‌ای است تاریک  از زوال  روایت‌سازی، ناشکیبایی در اندیشیدن و نازک شدن ریسمان همبستگی اجتماعی. این خاموشی، تصویر تلخی از خشک شدن باغ همدلی‌های انسانی است؛  درّه‌ای دهان‌گشوده بین انسان‌ها که از دل فردیت‌های منفعل، اجتماعی بی‌ریشه و بی‌افق پدید می‌آورد. یورگن هابرماس در نظریه‌ «کنش ارتباطی» خود این باور را می‌پرورد که گفت‌وگو اساس شکل‌گیری عقلانیت جمعی و انسجام اجتماعی ا‌ست؛ کنشی که تنها از دل تعامل متقابل و صادقانه میان افراد برمی‌خیزد. بر این مبنا خاموشی گفت‌وگو، تبری است که بر تنه‌ی سرمایه‌ی اجتماعی فرود می‌آید.

جهان پرشتاب و سرد امروز، برای دستیابی به امنیت فرهنگی، عاطفی و اجتماعی، نیازمند بنیان‌هایی شکوهمند و سایه‌گستر به نام «گفتمان» است؛ بناهایی که خشت‌ آن‌ها را پیوندهای پیچیده‌ هویتی، زبانی و فرهنگی تشکیل می‌دهند. گفتمان‌ها نه فقط زبان، بلکه ساختار قدرت و ادراک ما از جهان را می‌سازند. همان‌گونه که میشل فوکو در دیرینه‌شناسی دانش نشان می‌دهد، گفتمان‌ها مهندسان زبان‌اند و معماران سلطه.

از همین‌رو، ارتباط‌های دوسویه‌ای که با ساده‌ترین شکل ساختار، گزاره ارتباط و خطاب «من - تو» آغاز می‌شوند، اهمیت بنیادینی دارند. جایی که واژه درخشش می‌یابد و از دل دیوارهای انزوا، راهی به‌سوی حضور دیگری می‌گشاید.

ما فراموش کرده‌ایم که واژه‌های ما هسته جان‌بخش زندگی‌اند؛ روغنی هستند که چراغ‌های خاموش رابطه را دوباره روشن می‌کند و خون تازه‌ای در رگ‌های جامعه‌ انسانی جاری می‌سازد.

در زمانه‌ای که عرصه‌های ارتباطی، عرصه‌ عمومی شده‌اند، ما شهروندان باید حضور سیاسی، انسانی و اخلاقی خود را در همین میدان‌ها به رسمیت بشناسیم. همان‌گونه که هانا آرنت یادآور می‌شود، آزادی فقط در حضور دیگری معنا می‌یابد.

"ما و دیگری و دیگران، تنها آن‌گاه یکدیگر را خواهیم یافت که به دیدار و شنیدار هم در این میدان مشترک و عرصه‌های عمومی بشتابیم؛ جایی که در مرز کلان خود، کشور  وطن نام می‌گیرد...
مهدی کریمی تفرشی
مدیر مسئول ایونا نیوز

خبرنگار : م.عاروان

نظر شما
© کلیه حقوق این وب سایت برای پایگاه خبری نگاه ایرانیان نیوز محفوظ است.
website designed by Nonegar PArdazesh , developed by Nonegar