دوشنبه، 30 تیر 1404
فوری

مکانیسم ماشه چه تاثیری بر زندگی ایرانیان دارد؟

10 ساعت قبل
بازدید: 105
کد خبر: 000145632
0
مکانیسم ماشه چه تاثیری بر زندگی ایرانیان دارد؟

اگر بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت بتواند درآمدهای نفتی ایران را کاهش دهد، این اتفاق به‌صورت دومینووار به افزایش نرخ ارز و تورم در ایران تبدیل شده و به معیشت مردم آسیب می‌رساند

به گزارش خبرنگار اقتصادی ایونا به نقل از فرهیختگان، سه‌شنبه هفته گذشته، وزیر خارجه فرانسه ژان نوئل باروت اعلام کرد اگر پیشرفت «ملموسی» درباره توافق هسته‌ای ایران حاصل نشود، پاریس، لندن و برلین حداکثر تا پایان ماه آگوست (نهم شهریور) مکانیسم ماشه علیه تهران را کلید خواهند زد. فعال‌سازی این مکانیسم که در برجام تعبیه شده به معنای بازگشت 6 قطعنامه پیشین شورای امنیت سازمان ملل درباره مسائل هسته‌ای ایران است که در بازه زمانی سال 2006 تا 2010 علیه ایران صادر شده است. اما سؤال اساسی اینجاست؛ فعال‌سازی مکانیسم ماشه چه تاثیری بر اقتصاد ایران خواهد داشت؟
همان‌طور که می‌دانید اقتصاد ایران یک اقتصاد نفتی است و صادرات نفت خام به همراه وصول درآمدهای حاصله، اصلی‌ترین پاشنه‌آشیل دولت در مواجهه با تکانه‌های خارجی همچون جنگ، کرونا، تحریم و حالا قطعنامه محسوب می‌شود، درنتیجه یک سؤال جدی درباره اثر «بازگشت قطعنامه‌ها» بر «درآمد نفتی ایران» مطرح است. طبیعی است اگر بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت بتواند درآمدهای نفتی ایران را کاهش دهد، این اتفاق به‌صورت دومینووار به افزایش نرخ ارز و تورم در ایران تبدیل شده و به معیشت مردم آسیب می‌رساند، اما در صورت ثبات درآمد نفتی به‌عنوان آسیب‌پذیرترین بخش اقتصاد ایران، منطقاً اثر فعال‌سازی مکانیسم ماشه بر سایر بخش‌ها نیز جدی نخواهد بود.

بی‌تأثیری قطعنامه‌ها به روایت ادارۀ اطلاعات انرژی آمریکا

درآمد نفتی کشور خود تحت‌تأثیر دو عامل است: 1- میزان صادرات نفت خام و 2- وصول درآمدهای ارزی حاصله. درباره اثر بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت بر میزان صادرات نفت ایران، می‌توان به تجربه گذشته در سال‌های 2006 تا 2010 مراجعه کرد که در این سال‌ها 6 قطعنامه علیه ایران صادر شده بود. تصویر 1، میزان تولید نفت خام ایران را طبق گزارش موسسه eia نشان می‌دهد. با توجه به ثابت بودن ظرفیت پالایشی نفت ایران، تغییرات میزان تولید در واقع همان تغییرات میزان صادرات نفت خام را نمایندگی می‌کند.
همان‌طور که در تصویر 1 مشخص است، میزان تولید نفت ایران در بازه زمانی جولای 2006 تا ژوئن 2010 تغییری نکرده و در مرز 3.8 میلیون بشکه در روز (معادل حداکثر توان تولید نفت) باقی مانده اما به محض اعمال تحریم‌های آمریکا علیه صنعت نفت و بانک مرکزی ایران در سال 2012، میزان تولید نفت کشور وارد روند نزولی خود می‌شود. درواقع آنچه باعث افت تولید و صادرات نفت ایران شده نه قطعنامه شورای امنیت، بلکه تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا بوده؛ موضوعی که توسط اداره اطلاعات انرژی آمریکا نیز در گزارشی با عنوان Sanctions reduced Iran's oil exports and revenues in 2012 اذعان شده است.
طبق این گزارش، در سال 2012، صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران به پایین‌ترین سطح خود از سال 1986 رسید. درآمد خالص صادرات نفت ایران در سال 2012، 69 میلیارد دلار برآورد می‌شود که به طور قابل توجهی کمتر از درآمد 95 میلیارد دلاری ایران در سال ۲۰۱۱ بود. اداره اطلاعات انرژی آمریکا در گزارش 26 آوریل سال 2013 نوشت: «پس از اجرای تحریم‌ها در اواخر سال 2011 و اواسط 2012، تولید نفت ایران به طرز چشمگیری کاهش یافت. اگرچه ایران پیش‌ازاین تحت چهار دور تحریم‌های سازمان ملل قرار گرفته بود، اما این اقدامات بسیار سخت‌گیرانه‌تر که توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا تصویب شده بود، به‌شدت مانع از صادرات نفت ایران شده که مستقیماً بر تولید نفت و فرآورده‌های نفتی آن تأثیر گذاشته است.»
بنابر این گزارش، صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران در سال 2012 به حدود 1.5 میلیون بشکه در روز کاهش یافت، درحالی‌که این رقم در سال 2011، 2.5 میلیون بشکه در روز بود. این کاهش 39 درصدی در صادرات نفت، با کاهش 17 درصدی تولید نفت خام و میعانات گازی ایران همراه بود. نکته جالب اینکه بعد از اعمال تحریم‌های آمریکا، در آگوست 2012، تولید ماهانه نفت خام ایران برای اولین‌بار از سال 1989 به کمتر از تولید نفت عراق رسید و اکنون نیز ایران بعد از عربستان و عراق در جایگاه سومین تولیدکننده بزرگ نفت اوپک قرار دارد.

نقشۀ احتمالی برای شوک تورمی در ایران بعد از چکاندن ماشه

گزارش و نمودارهای موسسه eia، تحریم یک‌جانبۀ آمریکا را به‌عنوان تنها عامل اثرگذار بر فروش نفت ایران معرفی می‌کند که البته این عامل نیز اکنون از اثرگذاری افتاده، به‌عنوان‌مثال با وجود اعمال 307 تحریم نفتی جدید ترامپ در فشار حداکثری 2، میزان صادرات نفت ایران اکنون نسبت به سال 2024 تغییر محسوسی نکرده و طبق آمار موسسه کپلر تنها 100 هزار بشکه در روز معادل 7 درصد کاهش ‌یافته است. برای مقایسه‌ بهتر، باید بدانید در دو تجربه قبلی شامل تحریم‌های فلج‌کننده اوباما در سال 2012 و فشار حداکثری 1 ترامپ در سال 2018، میزان صادرات نفت ایران روندی نزولی به خود گرفت و به ترتیب 56 درصد و 85 درصد کاهش یافت. طبق آخرین آمار موسسه ورتکسا نیز ایران در ماه ژوئن (ماه گذشته میلادی) بیش از 1.7 میلیون بشکه نفت صادر کرده درحالی که در همین ماه و پیش از حمله اسرائیل رقم فروش ایران 2.5 میلیون بشکه در روز ثبت شده است. هرچند با استناد به تجربه پیشین، به نظر می‌رسد فعال‌سازی مکانیسم تأثیر چندانی بر صادرات نفت ایران نداشته باشد، اما اثر روانی آن برای تحت‌تأثیر قرار دادن بازار ارز کشور کاملاً محتمل بوده که نیازمند اتخاذ تدابیر لازم از سوی دولت و بانک مرکزی است. همچنین آمریکا می‌تواند برای افزایش اثر روانی فعال‌سازی مکانیسم ماشه، فشارهایی به ساختار تسویه ارزی ایران در امارات وارد کند. در حال حاضر امارات با 20.9 میلیارد دلار، بزرگ‌ترین تأمین‌کننده کالاهای وارداتی ایران است و 40 درصد از تسویه ارزی ایران برای واردات کالای اساسی در کشور امارات انجام می‌شود. البته طبق برآوردها 85 درصد از واردات کالای اساسی ایران به نظامات درهمی وابسته است، هرچند تسویه نهایی آنها با یورو صورت بگیرد. وابستگی ایران به کانال تسویه درهمی و همسویی امارات با سیاست‌های آمریکا، موضوع پنهانی نیست ولی ایالات متحده سعی می‌کند از این اهرم فشار به صرافی‌های همکار با ایران در امارات، در شرایط خاص و حداکثر اثرگذاری استفاده کند تا بیشترین شوک تورمی به ایران وارد شود؛ موعد فعال‌سازی مکانیسم ماشه می‌تواند یکی از این زمان‌های خاص برای فشار به ایران باشد که خنثی‌سازی این اقدام احتمالی نیز تدابیر خاص خودش را دارد و از هم‌اکنون باید مقدمات آن فراهم شود.

بدون فعال‌سازی مکانیسم ماشه نیز به ایران حملۀ نظامی شد! 

احمد صالحی کارشناس اقتصادی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» درباره تبعات احتمالی فعال‌سازی مکانیسم ماشه نکاتی را مطرح می‌کند که در قالب یادداشت در ادامه آورده شده است: 
«درباره تبعات مکانیسم ماشه بر ایران با دو فرض مختلف، می‌توان دو تحلیل متفاوت را ارائه کرد. فرض اول این است که اختلافی بین جهان غرب و شرق وجود ندارد و همچنان چین و روسیه خودشان را در پارادایم غرب تعریف می‌کردند. فرض دوم هم این است که چین به دلیل جنگ تجاری و تعرفه‌ای با آمریکا و روسیه نیز به دلایل متعدد امنیتی، تحریمی و جنگ اوکراین، از اردوگاه غرب خارج شده‌اند. البته فرض دوم، فرض واقعی‌تری است. 
ابتدا با فرض اول پیش برویم. سؤال این است که مکانیسم ماشه باعث چه اتفاقی می‌شود؟ طبیعتاً باعث برگشتن 6 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران می‌شود. شما وقتی متن این قطعنامه‌ها را می‌خوانید، مشاهده می‌کنید که تحریم‌هایی علیه بخش نظامی و موشکی ایران اعمال کرده تا مانع خرید و فروش سلاح شود. 
همچنین در این متون، برخی ارکان مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران شامل افراد و شرکت‌ها، تحریم شده است. آن بخشی که به اقتصاد ایران مرتبط بوده، این است که طبق متن، اگر کالا‌هایی در مسیر تجارت با ایران قرار داشت، کشور‌های واقع‌شده در طول مسیر می‌توانند آن را بازرسی کنند و تا یک ماه حتی آن را نگه دارند و توقیف کنند؛ به‌خصوص اگر کالایی کاربرد دوگانه در حوزه هسته‌ای و نظامی داشت. 
ما وقتی از تحریم صحبت می‌کنیم، مردم دو نوع تحریم در ذهنشان می‌آید: 1- تحریم نفت 2- تحریم بانک. هر دوی این تحریم‌ها هیچ ارتباطی با تحریم‌های شورای امنیت ندارند و تحریم‌های یک‌جانبه‌ای بودند که از طرف آمریکا اعمال شدند و هنوز هم ادامه دارد. حتی ولی‌الله سیف، رئیس اسبق بانک مرکزی نیز اعلام کرد نتیجه برجام در گشایش بانکی تقریباً هیچ بوده است. 
اما یک نکته در گذشته نیز مطرح می‌شد ناظر بر اینکه؛ درست است این قطعنامه‌ها اثر محسوسی بر اقتصاد ایران برجای نگذاشته است، اما وقتی شما ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار می‌گیرید و به‌عنوان تهدید برای امنیت جهان محسوب می‌شود، این اتفاق شرایط را برای اقدامات سخت‌گیرانه بعدی سایر کشور‌ها فراهم می‌کند که بدترین حالت آن حمله نظامی است. 
در حال حاضر همه این اتفاقات بد، بدتر و بدترین برای ایران رقم خورده است و در شرایطی که مکانیسم ماشه علیه ایران فعال نشده بود به ما حمله نظامی صورت گرفت. تا اینجای بحث، فرض اول مبنای تحلیل ما بود که رفتار روسیه و چین را مشابه سال 2015 قلمداد کنیم درحالی که می‌دانیم این فرض واقعی نیست.» 

باید روابطمان با روسیه و چین را تقویت کنیم

احمد صالحی در ادامه توضیح می‌دهد: «طبیعتاً فعال‌سازی مکانیسم ماشه، تأثیری بر روابط ایران و اروپا ندارد، چون اروپایی‌ها همین‌الان هم همه تحریم‌ها علیه ایران را اجرایی می‌کنند و نه نفتی از ایران می‌خرند و نه روابط کارگزاری بانکی با ما دارند و تختِ‌گاز با حداکثر سرعت به سمت تحریم حداکثری ایران حرکت می‌کردند و بعد از فعال‌سازی مکانیسم ماشه هم اوضاع تغییر نمی‌کند. 
اما چین و روسیه موضع متفاوت‌تری در قبال بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران خواهند داشت. این دو کشور حمله اخیر به ایران را محکوم کردند و در همه جلسات شورای امنیت درباره موضوع هسته‌ای ایران، حق را به ما دادند. 
به نظر نمی‌رسد که فعال‌سازی مکانیسم ماشه مانع از خرید نفت ایران توسط چین شود؛ به دو دلیل: اولاً قطعنامه‌های شورای امنیت، شامل تحریم نفتی ایران نیست که با فعال‌سازی مکانیسم ماشه، این تحریم نفتی برگردد؛ بلکه تحریم نفتی مربوط به تحریم یک‌جانبه وزارت خزانه‌داری آمریکاست. 
ثانیاً تحریم نفتی آمریکا علیه ایران هم همواره برقرار بوده و حتی الان در اوج فشار حداکثری ترامپ، چین از ایران روزانه 1.8 میلیون بشکه نفت وارد می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که خرید نفت ایران توسط چین، تابعی از اراده آمریکا و تحریم‌های نفتی وزارت خزانه‌داری آمریکا نیست. 
البته این نکته را هم باید گوشزد کنم که ما دررابطه‌با چین، بسیار فشل و بی‌برنامه هستیم و میزان فروش نفت ایران به چین تابعی از رفتار خود ما با چین است که اگر در آن خللی ایجاد شود، می‌تواند بر جریان فروش نفت ایران اثر بگذارد. 
روابط روسیه با ایران نیز تحت‌تأثیر قطعنامه شورای امنیت قرار نمی‌گیرد، زیرا در همین شرایط تحریمی، بانک‌های بزرگ روسیه با ایران روابط کارگزاری ایجاد کرده‌اند و این روابط بانکی رسمی بعد از اتصال میر و شتاب نشان می‌دهد که این روابط متأثر سایر پارامتر‌هایی غیر از تحریم و قطعنامه است و ما باید رفتارمان را معقولانه و مبتنی بر جهت‌گیری درست تنظیم کنیم.» 

خبرنگار : م.عاروان

نظر شما
© کلیه حقوق این وب سایت برای پایگاه خبری نگاه ایرانیان نیوز محفوظ است.
website designed by Nonegar PArdazesh , developed by Nonegar